شهید تقـــی محمــــودیــان

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید تقـــی محمــــودیــان

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید تقـــی محمــــودیــان

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام تقـــی محمــــودیــان از شهدای دانش آموز شهرستان ساری می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : نور علی
تاریخ تولد : 1343/06/01
تاریخ شهادت : 1362/01/16
محل تولد : ساری
گلزار امام زاده عبدالکاظم روستای قاجارخیل ساری
نحوه شهادت : اصابت ترکش خمپاره
محل شهادت : جفیر
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

بايگاني

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید تقی محمودیان

شهید تقی محمودیان

شهید تقی محمودیان

زندگی نامه و وصیت نامه بصورت صوتی



دریافت


دریافت


میثم میثم
۰۸ تیر ۹۶ ، ۰۷:۲۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۵ دی ۹۴ ، ۱۸:۳۴ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۵ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۵ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۳ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۵ دی ۹۴ ، ۱۸:۰۴ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

 کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده نخوانید بلکه آنها زنده اند ولی شما درک نمی کنید .

(سوره ی بقره آیه ی 154)


بسم الله الرحمن الرحیم

سخن از شهیدی است ، شهیدی از تبار هابیلان که بر علیه قابیلان مردانه جنگید. شهیدی که برای شهادت لحظه شماری و بی تابی می کرد تا اینکه با اصابت ترکش خمپاره مزدوران بعثی بر مغزش آرام گرفت و ندای یا مهدی ادرکنی (عج)را سرداد.

بنگر که چگونه ((من))رها کرده وگذشت

از خویش بریده عزم ((ما))کرده وگذشت

))هل من))چو شنیدی پای در راه نهاد

بر خون حسین ((ع))اقتدا کرده وگذشت

شهید تقی محمودیان اول شهریور سال 1343 در روستای گرجی پل از توابع شهرستان ساری از خانواده مذهبی دیده به جهان گشود ودوران کودکی را در محیطی روستایی بدور از امکانات رفاهی و آسایش سپری نمود ، دوران ابتدائی را تا چهارم در همان روستا با بهترین نمرات به پایان رساند و سال پنجم را روانه روستای مجاور (طوقدار) می شود وبا موفقیت به پایان می رساند.

دوران راهنمایی را در روستا خزرآباد (فرح آباد) با موفقیت و با نمرات عالی به پایان می رساند . او نوگلی شکفته از دیار صداقت وسادگی بود و از همتن کودکی و نوجوانی آثار عطوفت و مهربانی و دلسوز بودن در چهره اش به وضوح نمایان بود. چون از خانواده ای مستضعف بودند و به همین خاطر در دوران تحصیلات حداقل هزینه تحصیل که خانواده ، به شهید می دادند، رعایت می کرد حتی آن اندک مقدار جیب خرجی داده می شد پس انداز می کردند و برای خانواده وسایلی که کمبود داشتند تهیه می نمود.

آری اینچنین است زندگی یک سرباز جان باخته اسلام و در خط امام . پایان دوره راهنمایی شهید که اوج انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی شروع شد از همان نوجوانی ازجمله کسانی بود که بر علیه طاغوتیان زمان فریاد برآورد و با امت پر خروش در تظاهرات خیابانی شرکت و علاوه بر آن در محله ومدرسه که حضور داشتند بعنوان نمونه و اسطوره تقوی و مقاومت در مقابل عناصر وابسته رژیم باشد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در هسته های کانون حزب الله و عضو انجمن اسلامی محل و مدرسه شرکت می کرد و فعالیت چشمگیری در این زمینه داشتند حتی اوایل پیروزی انقلاب به فرموده امام((مسجد ها را پر کنید ،مسجد سنگر است)) شهید دیگران را تشویق می نمود و زمانی که جبهه بودند تاکید بسیار داشتند که مسجد و تکیه ها را رها نکنید که شیطان بزرگ از مساجد می ترسد.

شهید اول و دوم نظری را در شهر ساری با موفقیت تحصیل می کند و سوم نظری را در دبیرستان خزرآباد(فرح آباد) با موفقیت به پایان می رساند. شهید چه از نظر درسی و اخلاقی از جمله دانش آموزان بسیار خوب مدرسه و دبیرستان بودند. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران برای پاسداری از اسلام و مرز و بوم کشور با شور و علاقه غیر قابل وصفی برای رفتن به جبهه حق علیه باطل آماده شد و در شهریور ماه سال 1361 از طریق بسیج بعد از دیدن یک دوره کوتاه آموزشی عازم جبهه نبرد حق علیه باطل شد و مدت 3 ماه در جبهه های جنوب شرکت داشتند وقتی که از جبهه برگشتند سال چهارم نظری را در دبیرستان خزر آباد ثبت نام می کند چند ماه از ثبت نام شهید در دبیرستان نگذشته بود آن عشق به اسلام و قرآن و امام عزیز داشتند او را به جبهه های حق علیه باطل می کشاند و در بهمن ماه 1361 مجددا اعزام می شود.

آنطور که همزمانش نقل کردند شهید در جبهه از روحیه عجیبی بر خوردار بود و با شهامتی وصف ناپذیر بر علیه نیروهای کفر می جنگید و در مراسم های دعای کمیل و دعای توسل و نوحه سرایی را با صدای دلنشین جبهه ها را گرم می کرد . شهید بعد از دو ماه در جبهه برای دیدن خانواده بر می گردد و مرخصی کوتاه می گیرد و این بار وقتی که مرخصی بودند با دفعات دیگر فرق می کرد از آن نظر که شهید می دانستند آخرین دیدار با خانواده است که چندین بار از دوستان و خانواده حلالیت طلبید و به مادرش گفتند:((دعا کنید که من در بستر یا با تصادف نمیرم بلکه شهید بشوم((.

واقعا چهره شهادت در او نمایان بود وقتی که با دوستان خداحافظی می کرد و می فرمود :(( دگر بار بر نمی گردم مگر با شهید شدن جنازه ام بر گردد.))سفارش اکید داشتن که تکایا و حسینیه ها و مساجد را پر کنید و نماز به پا دارید و حافظ ولایت فقیه باشید. 

بله شهید ٱگاه بود که دگر بار بر نمی گردد که حتی در آخرین روز شهادتش در جبهه به یکی از همکلاسی هایش نامه می فرستد و عنوان آن نامه را بیان می دارد (( پیام رزمنده تقی محمودیان به دانش آموزان((


روحش شاد یادش گرامی

خانواده شهید محمودیان

 

میثم میثم
۰۱ دی ۹۴ ، ۱۱:۲۷ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر